سایت اختصاصی دانشجویان پژوهشگری

سایت اختصاصی دانشجویان پژوهشگری
دانشگاه شاهد 
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دانشجویان رشته پژوهشگری و آدرس myresearcher.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

کسی چیزی نگفت و من چون هرگز نتوانستم هدیه ای ارزشمند بگیرم هرگز هم نتوانستم علاقه ام را به آن دختر ابراز کنم و او هم برای همیشه ترکم کرد . روز رفتنش قسم خوردم دیگر تا روزی که ثروتی به دست نیاوردم هرگز به دنبال عشقی هم نباشم و بلند هم بر سر قلبم فریاد کشیدم : هیس ، از امروز دگر ساکت باش و عجیب که قلبم تا همین امروز هم ساکت مانده است ...

و زندگی جدید من آغاز شد

من با تمام جدیت شروع به اندوختن سرمایه کردم ، باید به خودم و تمام آدمها ثابت می کردم کسی هستم . شاید برای اثبات کسی بودن راههای دیگری هم بود که نمی دانم چرا آنوقتها به ذهن من نرسید ...

دیگر حساب روزها و شبها از دستم رفته بود . روزها می گذشت ، جوانیم دور میشد و به جایش ثروت قدم به قدم به من نزدیکتر می شد ، راستش من تنها در پی ثروت نبودم ، دلم می خواست از ورای ثروت به آغوش شهرت هم دست یابم و اینگونه شد ، آنچنان اسم و رسمی پیدا کرده بودم که تمام آدمهای دوروبرم را وادار به احترام می کرد و من چه خوش خیال بودم ، خیال می کردم آنها دارند به من احترام می گذارند اما دریغ که احترام آنها به چیز دیگری بود .

آن روزها آنقدر سرم شلوغ بود که اصلا وقت نمی کردم در گوشه ای از زنده ماندنم کمی زندگی هم بکنم ! به هر جا می رسیدم باز راضی نمی شدم بیشتر می خواستم ، به هر پله که می رسیدم  پله بالاتری هم بود و من بالاترش را می خواستم و اصلا فراموش کرده بودم اینجا که ایستادم همان بهشت آرزوهای دیروزم بود کمی در این بهشت بمانم ، لذتش را ببرم و بعد یله بعدی ، من فقظ شتاب رفتن داشتم حالا قرار بود کی و کجا به چه چیز برسم این را خودم هم نمی دانستم !

اوایل خیلی هم تنها نبودم ، آدمها ی زیادی بودند که دلشان می خواست به من نزدیکتر باشند ، خیلی هاشان برای آنچه که داشتم و یکی دو تا هم تنها برای خودم و افسوس و هزاران افسوس که من آن روزها آنقدر وقت نداشتم که این یکی دو نفر را از انبوه آدمهایی که احاطه ام کرده بودند پیدایشان کنم ، من هرگز پیدایشان نکردم و آنها هم برای همیشه گم شدند و درست ازروز گم شدن آنها تنهایی با تمام تلخیش بر سویم هجوم آورد . من روز به روز میان انبوه آدمها تنها و تنها تر میشدم و خنده دار و شاید گریه دارش اینجاست هیچ کس از تنهایی من خبر نداشت و شاید خیلیها هم زیر لب زمزمه می کردند : خدای من ، این دگر چه مرد خوشبختیست ! و کاش اینطور بود ...

و باز روزها گذشت ، آسایش دوش به دوش زندگیم راه می رفت و هرگز نفهمیدم آرامش این وسط کجا مانده بود ؟

ایام جوانی خیال می کردم ثروت غول چراغ جادوست که اگر بیاید تمام آرزوها را براورده می کند و من با هزاران جان کردن آوردمش اما نمی دانم چرا آرزوها ی مرا براورده نکرد ...

 کاش در تمام این سالها تنها چند روز، تنها چند صبح بهاری پابرهنه روی شنها ی ساحل راه می رفتم تا غلفلک نرم آن شنهای خیس روحم را دعوت به آرامش می کرد  .  

کاش وقتهایی که برف می آمد من هم گوله ای از برف می ساختم و یواشکی کسی را نشانه می گرفتم و بعد از ترس  پیدا کردنم تمام راه را بر روی برفها می دویدم .

کاش بعضی وقتها بی چتر زیر باران راه می رفتم ، سوت می زدم ، شعر می خواندم ،

کاش با احساساتم راحتر از اینها بودم ، وقتهایی که بغضم می گرفت یک دل سیر گریه می کردم و وقت شادیم قهقهه خنده هایم دنیا را می گرفت ...

کاش من هم می توانستم عشقم را در نگاهم بگنجانم و به زبان چشمهایم عشق را می گفتم ...

کاش چند روزی از عمرم را هم برای دل آدمها زندگی می کردم ، بیشتر گوش می کردم ، بهتر نگاهشان می کردم ...

شاید باورتان نشود ، من هنوز هم نمی دانم چگونه می شود ابراز عشق کرد ، حتی نمی دانم عشق چیست ، چه حسیست تنها می دانم عشق نعمت باشکوهی بود که اگر درون قلبم بود من بهتر از اینها زندگی می کردم ، بهتر از اینها می مردم .

من تنها می دانم عشق حس عجیبیست که آدمها را بزرگتر می کند . درست است که می گویند با عشق قلب سریعتر می زند ، رنگ آدم بی هوا می پرد ، حس از دست و پای آدم می رود  اما همانها می گویند عشق اعجاز زندگیست ، کاش من هم از این معجزه چیزی می فهمیدم  ...

کاش همین حالا یکی بیاید  تمام ثروت مرا بردارد و به جایش آرام حتی شده به دروغ ! درون گوشم زمزمه کند دوستم دارد ، کاش یکی بیاید و در این تنهایی پر از مرگ مرا از تنهایی و تنهایی را از من نجات دهد ، بیاید و به من بگوید که روزی مرا دوست داشته است ، بگوید بعد از مرگ همواره به خاطرش خواهم ماند ، بگوید وقتی تو نباشی چیزی از این زندگی ، چیزی از این دنیا ، از این روزها کم می شود .

راستی من کجای دنیا بودم ؟

آهای آدمها ، کسی مرا یادش هست ؟؟؟

اگر هست تو را به خدا یکی بیاید و در این دقایق پر از تنهایی به من بگوید که مرا دوست داشته است ...

 

شریعتی عشق گفتار خدا بیاموز پژوهشگری

 


وب سایتی متعلق به همه کسانی که دوستشان دارید. هرکس در این وب سایت سهمی دارد

نظرات شما عزیزان:

انا
ساعت15:49---11 ارديبهشت 1390
سلام.من دانشجوی دانشگاه شیرازم.مطلب قشنگی بود.میخوام بگم منم تاحالاکسی رو دوس نداشتم چون به خودم اجازه دوس داشتنو ندادم.ولی حس خیلی قشنگیه که کسی برات عزیزباشه.مگه نه...

*
ساعت21:42---4 ارديبهشت 1390
قشنگ بود............
ولی چون عشق رو باور ندارم و فقط برام افسانه ای بیش نیست نمی تونم درکش کنم.................


جودی
ساعت22:06---3 ارديبهشت 1390
بسیار عالی بود ممنون از حسن انتخابتان

چه بد
ساعت18:13---3 ارديبهشت 1390
کاش یکی هم به من می گفت دوسم داره... ای خدا

يكي مثل تو
ساعت7:53---3 ارديبهشت 1390
به نام پديد آورنده محبت تام كه شيفتگي را به دل روانه داشت تا مجنون صفت در فضاي ليلي بال وپر زند ومتاع سوداي محبوب گردد

گفت مشق نام ليلي مي كنم
خاطر خود را تسلي مي كنم



ستاره
ساعت17:13---1 ارديبهشت 1390
سلام،خیلی مطلب قشنگی بود...دلم برای این آدم میسوزه.عشق قشنگترین دارایی انسانه چون بزرگترین هدیه ی خدا به بشریته.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 1 ارديبهشت 1390برچسب:دوست داشتن زندگی, مرگ , خوشبختی , ثروت, ] [ 14:46 ] [ محمد ایرانی (مدير وبسايت) ]

<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبسایت متعلق به پژوهشگرانی است که می خواهند به زودی جهانی را تغییر دهند. پژوهشگر من (myresearcher) یعنی هرکسی می تواند این سایت را متعلق به خود بداند و در آن مطلب درج نماید. آزادی بیان ، دموکراسی ، لینک باکس نظرات ، خرید دامنه و سایر خدماتی که در این وبسایت ارائه می گردد فقط بخشی از تلاش های دوستان پژوهشگر است. امید است که با ارسال نظرات و همچنین درج مطالبی که از نظر شما جالب است در وب سایت ما را یاری فرمایید. طریقه ارسال مطلب فقط با نام خودتان (همه می توانند مطلب بفرستند) : به صفحه LOXBLOG.COM مراجعه فرموده سپس در قسمت نام کاربری : DOOSTANE@MYRESEARCHER و رمز عبور : DOOSTANE را مرقوم فرمایید. پس از آن مطلب را ارسال فرمایید. به همین سادگی. حداکثر 24ساعت بعد مطلب شما نمایش داده خواهد شد. محمد ایرانی (مدیریت وبسایت پژوهشگری)
امکانات وب
ورود اعضا:

قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو